English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an open river U رودخانه باز
an open river U رودخانهای که یخ نبسته و برای گذرکردن ازاد است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
river U فاصله سفید
along the river U درامتداد رودخانه
up the river U بالارود
up the river U سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
river U سفیدی بین خطوط
river U رودخانه
river U رود
up-river برخلاف روند جریان آب
river U نهر
beyond the river U ان سوی رود
river bed U بستر رودخانه
river bank U ساحل رودخانه
rejuvenated river U نوگشته رود
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
river banks U ساحل رودخانه
river trip U گردش رودخانه ای
stone river U رود سنگ
obsequent river U وارود
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
river blindness U رجوع شود به onchocerciasis
river trip U مسافرت رودخانه ای
river beds U بستر رودخانه
he put me across the river U مرا بدانسوی رودخانه برد
consequent river U پیرود
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
tidal river U رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
river load U بار رود
river mouth U دهانه رودخانه
river profile U نیمرخ رودخانه
the river karoon U رودخانه کارون
the river karoon U رود کارون
the karoon river U رودخانه کارون
the karoon river U رود کارون
the bed of a river U بستر یک رود
subsequent river U میانرود
river line U خط رودخانه
river dues U عوارض استفاده از ابراهها
river clay U گل رودخانه
river drift U ابرفت کهن
river capture U رود گیری
river forcasting U پیش بینی جریان رودخانه
river gravel U شن رودخانه
to fall down the river U باجریان رودخانه حرکت کردن
river line U خط ساحل رودخانه
river drift U کهن ابرفت
How long is the River Nile? U طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
summer bed of a river U بستر تابستانی رودخانه مسیل
river bed level U تراز بستر رودخانه
dry river bed U خشکه رود
up the river/creek with no paddle <idiom> U مثل خر در گل ماندن
drowned river mouth U مصب
excavation in river bed U خاکبرداری در بستر رودخانه
drowned river mouth U دهانه
The teo countries are separated by this river. U این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
bed building stage of river U تراز سطح متوسط اب رودخانه
the open U هوای ازاد
open U صریح
open U درمعرض
open U پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
open U بی پناه
open U بی ابر
open U بازکردن
open U گشودن گشادن
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
open U افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
open to any one U مباح
open U مفتوح شدن
open U شکفتن
open U روشن شدن خوشحال شدن
open U مهربان رک گو
open U بی الایش
open U ازاد اشکار
the open U ملاء عام
the open U ملا عام
To come into the open. U آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
open U واریز نشده
to open out U بسط دادن
to open out U گستردن
to open out U توسعه دادن
to open out U باز کردن
open out U توسعه دادن
open out U بسط دادن
open U :باز
open U مفتوح
open U گشوده سرگشاده
open U دایر
open U روباز
open U باز شدن
open U وضع زه هنگام کشیده شدن
open U فایل خواندنی و نوشتنی
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
open U به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open U وزن ازاد
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open U نابسته
open U کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
open U دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
open U برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open U خط بازبی دفاع
open U قابل بحث
open U اشکار
open U بی دفاع واریز نش
open U بلامتصدی
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open U تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
open U نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open U آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
open U آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
open U باز کردن باز شدن
open U وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open U سکی
open U مروحه را باز کنید
open U زمین باز گسترده
open U فضای باز
open U ازاد
open U باز
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
open system U سیستم باز
open heartedness U رک گویی صداقت
open heartedness U راست بازی
open hearted U راست باز خوش گمان
open hearted U دل و زبان یکی
open space U میدان
open hawse U زاویه میان دو لنگر
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open space U گردشگاه ازاد
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
open loop U حلقه باز
open loop U مدار باز
open machine U ماشین باز
open hospital U بیمارستان ازاد
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
open indent U سفارش خرید باز
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
open light U پنجره واشو
open hearth U کوره فولاد سازی دهان باز
open heartedness U خوش گمانی
open lines U خطوط باز شطرنج
open subroutine U زیرروال باز
open syllable U هجائی که به حرف e پایان پذیرد
open treaty U معاهده باز
open travers U پیمایش باز
open terrace U مهتابی
open tournament U تورنمنت ازاد شطرنج
open to the public U برملا
open to the public U علنی
open to the public U واضح درنظر عموم
open to the public U اشکار در نزد همه
open the door to U مجال دادن به
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
open theft U سرقت مشهود
open universe U جهان باز
open system U نظام باز
rights open to everyone U مباحات
open system U سازگان باز
open trade U تجارت ازاد
open wiring U سیمکشی باز
open wire U سیم هوایی
open wire U سیم لخت
open water U فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
open subrotine U زیرروال باز
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open to attack U در معرض حمله
to knock something open U با ضربه چیزی را باز کردن
to strike something open U با ضربه چیزی را باز کردن
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
with open arms <idiom> U با گرمی استفاده کردن
open secret <idiom> U راز فاش شده
open one's heart <idiom> U از ته قلب حرف زدن
Open the door. U در درراباز کن
He is open to bribery. U اهل رشوه (رشوه گیری) است
the open of a street U دهنه خیابان
to split open U با دو نیم شدن [از هم جدا شدن] باز کردن
open interval U فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
to open a can of worms <idiom> U چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
to open something to [the] traffic U چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
open to question <adj.> U مشکوک
open to question <adj.> U مورد شک
open-handed <adj.> U دست و دلباز
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
In the open air. U در هوای آزاد.
Open to the publice. U ورود برای عموم آزاد است
open-plan U ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
to open one's mind U دل خود را خالی کردن
to open one's mind U اندیشه یا راز خود را به کسی گفتن
to open fire U شروع به اتش کردن
to lay open U هویدا
to lay open U اشکار ساختن
to keep an open house U مهمان نواز بودن
to keep an open house U در خانه باز داشتن
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
to keep open house U درخانه بازداشتن
to fly open U بازشدن
to break open U سوراخ کردن
to break open U شکستن
the secret will open to me U خواهد گردید
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com